عباس کوچولوی منعباس کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
حسین کوچولوی مامانیحسین کوچولوی مامانی، تا این لحظه: 8 سال و 3 روز سن داره
پیوند عشق من و باباپیوند عشق من و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

عباس ملکی کودک دوزبانه فارسی انگلیسی

پنج ماهگیت مبارک عسل مامانی

عباسم عزیز دلم امروز پنج ماهه شدی و من خوشحالم که می بینم   روز به روز داری بزرگتر میشی     پسمل قشنگم مامانی از امروز تصمیم گرفته راهی پر پیچ و خم رو با   تو شروع کنه قول بده که کمکم کنی گلابدونم   از امروز من و پسمل قشنگم طرح دو زبانه شدن رو با هم دیگه میخوایم   اجرا کنیم و از خدا میخواهیم به هر دومون کمک کنه   عباسی این بابایی هم خیلی شیطوناااا  تا میام با پسملم خارجی   صحبت کنم اونم شروع میکنه به ادا در آوردن    و خارجی صحبت کردن آخه یکی نیست به باباییت بگه این دیگه چه زبونیه خب   من برا ...
2 شهريور 1393

چهار ماهگیت مبارک

عباس مامانی عزیز دلم امروز از تو خواب بلندت کردم و برای رفتن به   بهداشت و واکسن زدن آمادت کردم   قربونت برم که چقد معصوم بودی و اذیتم نکردی   پسر صبور مامانی دوستت دارم   چهار ماهگیت مبارک گلم الان دیگه رو شکم میری با دستای قشنگت   دستای مامانی رو میگیری و به دستات نگاه می کنی و سرت رو اینور   و اونور میچرخونی  ایشاالله زودی بزرگ بشی   عزیزم خانمه توی بهداشت گفت گل پسر من وزن زیاد اضاف نکرده ولی   رشد قدش عالیه آفرین بسکتبالیست مامانی         ...
2 مرداد 1393

روی شکم رفتنت

مامانی امروز بعد از تلاش فراوان تونستی خودت رو شکم بری   و برگردی و اینقد قل می خوردی و لذت می بردی  و دستاتو تو   دهانت می کنی انگار که داری آبنبات چوبی می خوری تا یه کم   خسته میشی و من بلندت می کنم جیغت میره تو هوا...   آخه قهرمان کوچولوم از همین الان داره نشون میده که   مستقله و می تونه کاراشو خودش انجام بده   من بهت افتخار می کنم عزیزم     و من و بابایی بیش تر از تو خوشحالیم و لذت می بریم چون   داریم می بینیم که پسرمون داره بزرگ میشه   اینم از عکسای خوشگلت     ...
3 تير 1393

سه ماهگیت مبارک

لبخند زیبای دلبرم... قربون پسرم برم من که لبخنداش منو دیوونه می کنه خیلی زیبا و دوست داشتنی میشی وقتی خنده هات مثل شکوفه های بهاری روی لبهای زیبایت می شینه امیدوارم همیشه لحظه هات پر از شادی و خنده باشه جیگرگوشه ام سه ماهگیت مبارک
2 تير 1393

یک ماهگیت مبارک

عباس جان پسر قشنگم با وجودی که یک ماهه خواب راحت نداشتم ولی با وجود تو لحظه هایم پر از عشق و شادی می باشد و حتی گریه هایت و بی حوصلگی هایت برایم لذت بخش و شیرین است. به خانه محقر ما خوش آمدی... یک ماهگیت مبارک قند عسل مامانی
2 ارديبهشت 1393

اولین عکس عباس در بیمارستان

عباس جان عزیز دل مادر بالاخره انتظار به پایان رسید و فرشته ای زیبا از آسمان بودی که به زمین خاکی قدم نهادی ... تولدت مبارک ! به زندگی من و بابایی خوش آمدی آمدی تا شادی هایمان را دو چندان کنی....                                                                 دوستت دارم هدیه آسمونی ...
2 فروردين 1393

لحظه های آخر

  عباسم عزیز دل مادر لحظه های آخر چقدر طولانی می گذرد    و هر روز برایم یک قرن می گذرددر ثانیه ها و زمان گم شده ام    نمی دانم کدامین روز زیبا چشم ه این جهان خواهی گشود و   زندگی من و پدرت را زیباتر می کنی     عباس زیبایم از تو می خواهم در این نه ماهی که درون رحم من    زندگی می کردی و باعث ناراحتی ات شده ام مادر را ببخشی و     از تو می خواهم فرزندی خوب برایمان باشی و از خداوند  می خواهم      به من و پدرت یاری رساند بهترین پدر و مادر برایت باشیم.     ...
21 اسفند 1392

هشتمین ماهی که در وجودم بودی

عباس قشنگم ...  دیشب خواب دیدم دنیا آمدی بسیار زیبا، مهربان   و دوست داشتنی و بسیار خاص و من از داشتن تو خیلی خرسند و شادم   و لحظه و لحظه را با شادی سپری میکنم. امیدوارم خداوند یاریمان رساندکه من و تو این مسیر را با هم زیبا طی کنیم و هر دویمان صحیح و سالم باشیم.   معبودم بی انتها شاکرم                    
29 بهمن 1392