عباس کوچولوی منعباس کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
حسین کوچولوی مامانیحسین کوچولوی مامانی، تا این لحظه: 8 سال و 3 روز سن داره
پیوند عشق من و باباپیوند عشق من و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

عباس ملکی کودک دوزبانه فارسی انگلیسی

20 ماهگیت مبارک دردونه مامانی

عباس جان عزیزتر از جانم پسر کنجکاو و مهربان من یکسال و هشت ماهگیت مبارک وای که چقد این روزها شیرین شدی و من دلم می خواد بخورمت شکلات مامانی تازگی ها یاد گرفتی مامانو بوس می کنی خیلی لطیف و دلنشین الهی قربونت برم البته ناگفته نمونه پسرم به جز مامانی مهربونش هیچ کس رو بوس نمیکنه حتی بابایی همه حسودی می کنن به مامانی که این همه مورد لطف و توجه تو هست الهی صد ساله بشی جیگر گوشه من ...
2 آذر 1394

عباس جانم 19 ماهگیت مبارک عشقم

پسر عزیزم عباس جان این روزها اینقد دوست داشتنی شدی که با وجود شیطنت هات و چسبیدن بهم و درآوردن حرصم بازم برام دوست داشتنی و عزیزی و حاضر نیستم تحت هیچ شرایطی در عصبانیت چیزی بهت بگم و همیشه خودم رو به صبوری دعوت می کنم عزیز دل مامان این روزها عاشق پوکویو شدی بیش از هر وقت دیگه با خنده هاشون می خندی و با شیطنتهاشون شیطنت می کنی و عکس العمل بالایی داری انگار ئاقعا می دونی چی میگن و عمیق نگاشون می کنی مادر همچنان پروسه دوزبانه شدنت رو با جدیت دنبال می کنه و به امید روزی نشستم که با لهجه قشنگت برام حرف بزنی ...
2 آبان 1394

هیجده ماهگیت مبارک

عباس جان عزیز دلم خیلی خوشحالم که خداوند خوب و مهربان به زودی زود نفر چهارمی را به خانواده ما اضافه کرده و از اینکه می بینم دیگه تنهاییهات با نی نی پر میشه خیلی خوشحالم امیدوارم برای هم خوب باشید و با مهربانی و عطوفت با هم دیگه رفتار کنید و خداوند هر دوی شما رو برای من حفظ کند. دلبر مامان 18 ماهگیت مبارک خیلی خیلی شیطون شدی و کارای خطرناک می کنی وسایل مادرجونت رو میشکونی، تو خونه سیم هدفون رو توی سیار کردی و نزدیک بود برق بگیرت من که خیلی ترسیدم و لی تو شیطون بلا انگار که نه انگار خیلی به مامانی وابسته شدی جوری که حتی نمی تونم برم دسشویی میای پشت در و اینقد داد و بیداد راه می اندازی ک...
2 مهر 1394

نوید عشقی دوباره

خدای مهربانم شکرت به خاطر همه چیز امروز واقعا هیجان زده شدیم هم من و هم همسرم ... ممنونم خدا جون که شخصی دیگه هم به جمع سه نفره ما اضافه کردی... از ته دل ازت تشکر و قدردانی می کنم. فرزند عزیزم به زندگیمان خوش آمدی... امیدوارم قدمی خیر برای تک تک اعضای خانواده امان داشته باشی... نفس من و بابا خوش آمدی به جمع ما...                 ...
22 شهريور 1394

cat گفتن عباس (اولین کلمه ای که به انگلیسی گفتی)

امروز غروب که پسرم رو با گالسکه اش برای هواخوری بیرون بردم یهو یه چیزی گفت که واقعا توجه منو برانگیخت ابتدا فکر کردم اشتباه می کنم ولی با چندبار تکرار کردنش متوجه شدم که واقعا گل پسرم توی مسیر صحیح دوزبانگی قرار گرفته توی کوچه ما اغلب گربه های زیادی در شب رفت و آمد می کنن یهو با دیدن اولین گربه با صدای قشنگ و دلنشینت گفتی cat من اولش باورم نشد ولی دوباره با چند قدم جلوتر رفتن و دیدن گربه ای دوباره بازم تکرار کردی و مامانی رو اینقد ذوق زده کردی که با هیجان تمام برای بابایی تعریف کردم که پسر دوزبانه ما چقد دوست داشتنی هست الهی قربونت برم پسر گلم   پسرم از پنج ماهگی شروع کرده و هر روز در معرض زبان دوم بوده و...
12 شهريور 1394